بزم شقایق های عاشق...
نسیم بهاری طراوت روح بخش گلها را در طیبعت دمیده است...
روییدن شقایق ها رسما در این دشت آغاز شده است..
صحرا دوباره بزم گلها و سبزه ها را تجربه میکند..
.دشت شقایق ها پس از خزانی طولانی دوباره متولد میشود...
.روح حیات و زندگی...
روح ایثار و جانفشانی..
.روح ایستادگی و مقاومت.
.و روح شهدایی را می توان در این دشت مشاهده کرد..
کافیست کمی تامل کنیم..
.بلبلان و چکاوکان در فراق گلها و پرستوهای مهاجر نغمه سر داده اند..
.آنان آمده اند تا میثاقی دوباره ببندند...
نغمه ها و سرودهای روح بخش آنان دلنواز و فرح بخش است..
.این گوشه ای از میثاق دوباره بلبلان با گلها در فراق پرستوهاست...
اینجا گوشه ای از میعادگاه عاشقان و دلدادگان است...
اینجا شقایق ها با تمام وجود انسان را به آغوش گرمشان فرا میخوانند....
اینجا فارغ از همه دغدغه ها و تشویش ها باید دل را به صحرا سپرد....
باید دل را در دشت رها کرد....
در این دشت و در این بهار می توان همچو باران پاییزی بارید...
.میتوان از حسرت سوخت....
می توان نوای دل انگیز قاصدکها را شنید..
.می توان غصه خورد...
.می توان حسرت کشید..
.اینجا می توان میثاقی دوباره بست...
پس برماست که پاس بداریم این نعمتها را..
.پاسداری کنیم از چشمه سار زلال عاشقان..
.حفاظت کنیم از دشت پرواز دلدادگان...
حفاظت کنیم از دشت شقایقها...